۱۳۸۸ خرداد ۱۲, سه‌شنبه


رد پا
بعد از اون همه جدایی، باز دلم بیمار توست
هنوز این دل اسیرم در غم دیدار توست
می دونم که یکی دیگه توی قلب تو نشسته
می دونم تو نیستی مجرم ، این گناه سرنوشته
همیشه تو خاطراتم یاد اون روزهای دورم
روزای رنگی که گفتی" دیگه من پیشت می مونم"
اما خب نشد که ما شیم من وتو واسه همیشه
هر چی که دل عاشق خواست، می دونم که اون نمیشه
عاشقی درد بدی بود ، اینو از تو یاد گرفتم
دردی که نشده درمون ، هر چقدر مرهم گذاشتم
خیلی وقته واسه چشمات دو سه بیتی شعر نگفتم
خب آخه گریم می گیره وقتی یاد تو می افتم
زندگیمو دادی بر باد ، عشق پاکمو فروختی
اما من بخشیدمت چون، دروغای خوبی گفتی
حتی اون دروغای تو ، واسه من یه دنیا بودن
شده بودن واسه ی من ، دلیل از تو سرودن
آخه قلب ساده ی من نمی دونست که دروغه
فکر می کرد حقیقتی تو، فرداهامون پر فروغه
که یهو تو مثل یک موج از وجود من گذشتی
توی قلب عاشق اما ، ردپا تو جا گذاشتی
آره رفتی تا همیشه ، اما باز یاد تو بودم
رخنه کرد حسرت و ماتم تو تمام تار و پودم
می دونستی بی تو هیچم ، هیچ کسو جز تو نمی خوام
می بینی ؟! شلوغه دورم اما بی تو تک و تنهام

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر